فیلم رو گذاشتم...مال دو سال پیش بود...دقیقا دو سال و ۱۶ روز پیش...نقش اصلیهاش من بودم و تو...همه می خندیدن...حتی من و تو...اما نمی دونم چرا یهو صورت من خیس شد...چقدر لاغرتر بودم...خنده هام یه فرم دیگه بود...موهام چقدر مشکی ، بلند، لخت!موهای تو تعدادشون بیشتر! وقتی خندیدم احساس کردم چقدر بچه بودم...بلند شدم و توی آینه ی بزرگ هال زل زدم به خودم...خندیدم...دندونام کمتر معلوم شد!لپام بیشتر قلمبه! اما سایزم هنوز سی و هشته! تو از اون خنده ها می کردی که عاشقش شدم-هستم...
.
.
.
روز عقدمون بود...عقد محضری...
دلم گرفت...خیلی بزرگ شدیم...من چرا این همه خانوم شدم؟!
یاد این افتادم : پیر شدم ، پیر ِ تو ای جوونی...
.
.
.
دیروز این حرفارو برات نوشتم و سریع میل زدم...خیلی وقت بود برات میل نزده بودم...شاید دو سال و نیم!...برام نوشتی...اما برق رفت...برام خوندیش...نمی دیدمت...دلم تنگ شد...آرومم کردی...ما بزرگ شدیم...ما قوی تر شدیم...ما مستحکم تر شدیم...ما تنومندتر شدیم...اما...
.
.
.
خاک بر سرت زندگی که اشکمو بیخودی در آوردی!!!
سلام وبلاگت بسیارجالب ومفید بود شما هم به ما سربزنید اگر برایتان ممکن میباشد وبلاگهای من را در لینکستان خود قرار دهید تا زیر سایه شما نسیمی به ما بوزد و بازدیدکنندگان شما گوشه چشمی به وبلاگ ما داشته باشند پیروز باشید به امید روزی که وبلاگهای من باعث شادی و امید شما دوست عزیز شود=>
http://www.clickwoman.blogsky.com
وسوسه زنانه
http://www.mamno-13.blogsky.com
ورود 13- ممنوع
سلام مهربان. متشکرم از حسن نطرتان راجع به بیتی که از حفیر در پست های پیش از این درج نموده اید. متشکر ترم بابت امانت داری شما و این که نام شاعر را در ذیل شعر درج فرموده اید. می دانید که در این روزهای مه آلود به خورشید هم سند جعلی نسبت می دهند. به روزم و منتظر شما..
سلام نغمه ... دلم هری ریخت از تصور این که زمانی ... نمی دونم ... دوست دارم که خوشبخت بودنتون رو می شه خوند از همین دور دور ...