۲

میگه : جا نیست!

میگم : بیا پایین!

مثل مگس وایستاده و دستاشو دخیل بسته دور میله! میگه : وایستا بعدی!

خون می دوه تو صورتم! : تو باید اینو بگی؟ میگم بیا پایین! تو قسمت خانوما وایستادی حرفم می زنی؟!

سه چهار دقیقه بعد...

.

.

.

می کشنش پایین!

نذاشتم حقمو بخوره...آخه لاغرتر از اونی بود که بخواد از گلوش پایین بره!

 

۱

الف...

لام...

میم...

این است عاقبت انسانی که " ا ل م " کتاب آسمانی را فراموش کرده باشد...

---------------------------

پ.ن : اینجا یک جایی است برای خودم...بدون هیچ اتیکت و نقابی...راحت...هر چه قلمم بزاید اینجا می خوابانمش! به کسی هم نامربوط! همین!