۱۷

 

باورم نمیشود مرد عاشقانه ها برای همیشه آرام گرفت...مرد کتابهای قشنگ...واژه های بکر...

با کتابهای نادر ابراهیمی زندگی کردم...  نامه های کوتاه به همسرش را ۴۰ بار خواندم! عاشقانه اش را نفس کشیدم و آتش بدون دودش را مدتی بود تازه که بو می کشیدم...و چه دیر...

ناراحتم...حتی اگر از سفری سه روزه شادابی با خودم آورده باشم...ناراحتم از اینکه دیگر نیست تا کتابهایش را به چشمهایم ببخشم...

روحش شاد...

نظرات 3 + ارسال نظر
فاطمه حبیبی پنج‌شنبه 23 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 18:54 http://yaldayebarani.blogfa.com/

نمی دانم یه یادم داری یا نه؟!
دختری از دیار قزوین!
آبیدل..
عشق واژه و شعر...
من تو را خوب به یاد دارم بانوی بی بدیل بیستون آوا!
خوشحالم که یافتمت...
چون همیشه های دور و نزدیک دوستت دارم.

یلدا پنج‌شنبه 30 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 12:16 http://www.yaldayebarani.blogfa.com/

آمدنت زیر و رویم کرد..سپاسی بی حد!

تو تکرارناشدنی هستی...

مطمئنم تو و واژه در هم غرقید..
پس قلمت را دست کم مگیر!

علی نهاوندی نژاد پنج‌شنبه 30 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 14:16

اسمت خیلی اشناست...!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد