۳۴

رجز خوانی های یک عدد دونده ی زمان! 

یک روز چشمهایت را بالاخره در می آورم...یک روز که آنقدر دلت بخواهد سلانه سلانه راه بروی و به نگاه من چنگ بیندازی...یک روز که آنقدر به آنچه دلم می خواهدها برسم که نیم نگاهی هم به تو نیندازم عقربه های همیشه نامیزان... 

 

سرزنده بودن هیچ ربطی به دل ندارد...به جسم ندارد...به روح ندارد...حالا که ما اینقدر همه چیزمان به هم ربط دارد ، سرزنده بودنمان هم جزو وظایف دولت است! که این روزها سهممان را که نمی دهند هیچ‌، حقمان را که نمی دهند هیچ...بگذریم! 

 

گاهی دلم میخواهد زمان یوزارسیف می بودم! دوست دارم بدانم پرتقالم را چگونه میخوردم!! 

۳۳

مامانی هم رفت... 

و این ماییم این  روزها ، که هنوز لباس عزا در نیاورده ،دوباره مشکی پوشیدیم... 

و من، 

که چقدر حالم بد است و هیچ کس نمی فهمد...هیچ کس...حتی تو : خدا!

۳۲

 

۵شنبه ها را به دنیا هم نمیدهم! 

وقتی خاک زمان را بخوری و ۱۲ ساعت از زندگی شب و روزی ات را در فراق خانه بمانی ، برای ۵ شنبه های مال ِ خودت می میری!می میری تا بفهمی زندگی هنوز هم قشنگ است... 

 

۳۱

 

خیلیا اومده بودن...خیلیا که من به عمرم شاید ندیده بودمشون..."بابادو" رفت...آروم بگیر "بابادو"ی عزیزم...چقدر زود دلم برای " الحمدالله " گفتنات تنگ شد...چقدر زود...چقدر زود هوای " چطوری دخترم " گفتنات به سرم زد...چقدر زود دلم خواست سر به سرم بذاری...اذیتم کنی...بهم بگی تو آخه از وکالت چیزی سرت میشه؟! به خواهری بگی " دکتر بعد از این" ... "بابادو" چرا یادم نبود که یه ساله اینا رو نمیگی؟! چرا یادم نبود؟ چرا...

۳۰

دارم زور می زنم درس بخوانم...نفسم می گیرد از میل به پیشرفت اما نفسم در نمی آید وقتی واژه ها را یکی یکی قورت میدهم! 

چقدر قانون را فهمیدن سخت است!

۲۹

علیرضا افتخاری، خواننده خوش صدای کشورمان، مهریه دختر بزرگش را حفظ 450 غزل از حافظ شیرازی و مهریه دختر کوچکش را حفظ 16 جزء از قران کریم قرار داده است که تا کنون داماد بزرگش 350 غزل حفظ کرده و داماد کوچکش 8 جزء از قرآن کریم را حفظ کرده است.

۲۸

 

 جایی خواندمش ، قشنگ بود :

  

روزی شخصی در حال نماز خواندن در راهی بود و مجنون بدون این که متوجه شود از بین او سجاده اش عبور کرد.
مرد نمازش را قطع کرد و داد زد: "هی!!! چرا بین من و خدایم فاصله انداختی؟"
مجنون به خود آمد و گفت: "من که عاشق لیلی هستم تورا ندیدم، تو که عاشق خدای لیلی هستی چگونه مرا دیدی؟!

۲۷

 

 

باید روزی سه بار « دایجستیو » بخورم ؛

بلکه لغات ذهنم هضم شوند! 

 

۲۶

ماه رمضان... 

همیشه اونقدر دوستش دارم که نفسم در سینه حبس میشه... 

امسال اما نمی دونم چرا از لحظه هاش بیشتر لذت می برم...شاید به خاطر بیماری هایی باشه که طی یک ماه گذشته دچارش شدم...شاید... 

صبح ساعت ۴ و ۳۵ دقیقه با آلارم ملایم موبایل بیدار میشم...اولین کار اینه که آقای همسرو تکون بدم تا چشماشو باز کنه...می دوم توی آشپزخونه و در همین حین مرتب داد می زنم که : عزیزم،همسر،بلند شو دیگه دیر میشه ها...پاشو...و مردی رو می بینم با چشمهایی خواب آلود که لبخندو به لبام هدیه می کنه... 

غذاهای آماده شده از دیشبو میذارم توی مایکروفر و منتظر می مونم تا ۵تا بوق بزنه و این یعنی گرم شده! همزمان کتری رو تا نیمه پر می کنم برای چای دارچین! توی این ماه مبارک خواستیم زمینی باشیم و میز آشپزخونه جمع شده و تکیه داده به دیوار...سفره کوچیک دونفرمونو میندازم و دلستر و نوشابه و میوه و سبزی هم اگه باشه با بقیه ی وسایل می چینم...حالا آماده ی غذاخوردنیم...مثل همیشه اشتهام کمه اما چون در طول روز بدرقم ضعف می کنم می خورم!به زور!بعد از نماز به سرعت برق و باد می خوابیم! ساعت ۷ و نیم آقای همسر باید بیدار بشن و برن سرکار...اما توی این ماه رمضون زودتر از ۸ و نیم نرفتن! وقتی آقا راهی میشن دوباره می خوابم این جزو عادتهای قبلیم نبوده و فقط و فقط مختصه ماه رمضانه! تا حدود ۱۰ ونیم می خوابم...بعدشم که زندگی ادامه دارد دیگه...عصر آقای همسر میان و دم دمای افطار سفره ای میندازیم جلوی تی وی محبوب و با آش یا سوپی که هر روز درست می کنم از روزه بودن خارج میشیم...شام و افطاری گذاشتن کار بعدی بنده هست! بین سریالها هم به اولی و سومی بسنده می کنیم هر چند که چنگی که به دل نمی زنن هیچ حال به هم زن هم هستن! هر سال دریغ از پارسال رو با خودمون هر شب می خونیم! و حسرت می خوریم! گفتم حسرت ! هر شب موقع این سریال ساعت ۱۰ شب هی حسرت خونمان بالا می رود و هی دلمان می سوزد! اول از اینکه چقدر یک مادرشوهر عروسش را دوست دارد که به خاطرش به برزخ هم می رود و آن عروس هم عجب روحانیست که مادرشوهر را به فیوضات عالیه رسانیده...هی دلمان می سوزد برای معصومه که بنده ی خدا خیری از ماه عسلش ندید و جوونمرگ شد...هی دلمان کباب می شود برای مسعود که گیر بدی کرده و ثانیه ای بعد دلمان هلاک می شود برای فریده که گناهش چیست...آنهم با اشکهای معصومانه ای که می ریزد و دل سنگ را هم آب می کند!باز دلمان می سوزد برای اینکه نرجس خانوم وکیل است و ما هنوز نشده ایم! بعد که سریال تمام میشود اعصابمان خورد می شود از اینهمه دل سوزی و حسرت...نتیجه این می شود که تصمیم می گیریم سرمان را به یه کاری گرم کنیم...اما در این ماه فقط خوردن است که می چسبد...آنهم خوردن انواع آب زرشک و آلبالو و لواشک و آلوچه که در طول روز مستمرا تهیه می کنیم...ساعت ۱۲ و نیم می شود و دوباره باید سریال را از اول ببینیم...: ۴و نیم بیدار می شوم و آقای همسر را بیدار... 

اوووووه... 

۲۵

اعتقاد ات تبتی ها به شناخت درون بسیار جالب است تا جایی که اگر کسی زمان تولد خود را بدقت حتی به ساعت و ثانیه بداند تسلسل روح وی را در کالبد ها ی گذشته و آینده تشخیص خواهند داد.
این ؛ یکی از آزمونهای دلای لاما( از کاهنان برجسته آنهاست ) است برای این آزمون زمان بگذارید
از آن لذت خواهید برد
 دلای لاما توصیه میکند که آن را بخوانید چرا که برایتان مفید است

 

فقط 4 سوال

 

پاسخها روشنگر خواهند بود

 

  • صادق باشید و پاسخها را پیشتر از جواب دادن نبینید
  • ذهن همانند چتر میماند وقتی خوب کار میکند که کاملا باز شود
  • تقلب نکنید

 

قبل از آغاز آزمون

 

  • یک آرزو کنید
  • بترتیب به سوالات جواب دهید
  • فقط 4 سوال پرسیده خواهد شد و اگر قبل از پاسخ ؛جوابها را ببینید آزمون بخوبی شما را هدایت نخواهد کرد
  • به آرامی پیش بروید و حوصله بخرج دهید

 

 

یک قلم و کاغذ آماده کنید
در انتها به پاسخهای داده شده نیاز خواهید داشت.این یک پرسشنامه صادقانه است که به شما چیزهایی درباره واقعیت درونتان خواهد گفت.
به هر سوال فقط یک پاسخ بدهید
اولین چیزی که به ذهنتان خطور میکند بهترین است
به یاد داشته باشید هیچ کس غیر از خودتان نباید پاسخها و نتایج را ببیند.

 

سوال اول

 

حیوانات زیر را بترتیب دلخواه مرتب کنید

گاو، پلنگ، گوسفند ، اسب ، خوک

 

سوال دوم

 

درمورد هرکدام کلمه ایی بنویسید که آنرا تشریح کند

سگ ، گربه، موش ، قهوه ، دریا

 

سوال سوم

 

درباره کسی فکر کنید که برایتان مهم است و شما را میشناسد.و میتوانید او را به رنگی اختصاص دهید.پاسخ خود را دوبار تکرار نکنید .

هر رنگ را فقط به یک نفر اختصاص دهید

زرد ، پرتقالی ،قرمز ، سفید ، سبز

 

سوال چهارم

 

یک عدد بنویسید  

روزهفته مورد علاقه خود را بنویسید

 

در انتها

مطمئن هستید این پاسخها صحیح هستند باز هم مرور کنید تا مطمئن شوید

 

قبل از خواندن جوابها آرزوی خود را تکرار کنید

 

پاسخ ها در ادامه مطلب

ادامه مطلب ...